اثر زیگارنیک؛ اهرمی برای تمام کردن کارهای نیمه تمام!

دیدید وقتی یک شکلات تخته ای را باز می کنیم با خودمان می گوییم فقط یک تکه از آن را می خورم و بعد از چند دقیقه کل 

آن تمام میشود؟ یا وقتی به قصد رفع گرسنگی سر میز ناهار حاضر می شویم و هر چه روبروی ما هست را تا آخرش می 

خوریم؟یا دیدن اولین ایپزود از یک فیلم جذاب همان و تا چندین ساعت نشستن پای آن ودیدن آخرین قسمت آن هم همان!  

 با اولین خواندن یک فصل از کتاب جالب شروع می کنیم و یک مرتبه می بینیم ساعت 3 صبح است و کتاب تمام می شود؟

یا وقتی یک مهمانی تمام می شود فردایش به حرف یکی به دلیل قطع شدن توسط دیگری و ناتمام ماندن ، که می خواست

چه بگوید؟! فکر می کنیم ! یا یک معما به ما داده می شود و زمان حل آن کوتاه است و پس از اتمام وقت ، با اینکه پاداشی

در کارنیست.

خانم " بلوما زیگارنیک " ؛ روانشناس معروف روسی (1901-1988)؛ در رستوران متوجه شد پیشخدمتها کلیه جزئیات سفارش غذای هرمشتری را بدون نوشتن روی کاغذ 

تا قبل از تسویه حساب نه تنها چیز زیادی از سفارش یادشان نمی آید بلکه حتی بعضی وقت ها خود مشتری که غذا خورده هم به یاد نمی آورند!

او با پی بردن به این حقیقت که ذهن انسان درگیر کارها و مقولات ناتمام می شود آزمایش های دیگری نیز انجام داد. به عنوان مثال برای دو گروه یک فیلم جذاب پخش 

کرد، گروه اول فیلم را تا آخر دیدند و گروه دوم تا اواسط فیلم را تماشا کردند. چند روز بعد از دو گروه خواسته شد فیلم را تعریف کنند ... گروهی که فیلم را ناقص دیده 

بودید جزئیات بیشتری از آنرا به یاد می آورند!

بلوما سپس به این اصل رسید: " مغز ما بیشتر درگیر کارهای ناتمام و منقطع شده می شود تا کارهای تمام منقطع شده می شود تا کارهای تمام شده " آن قدر آن را  

به یادمی آوریم تا آن کار تمام شود ... ما نیاز به تمام کردن یک کار داریم !از آنچه بیان شد به عنوان " اثر زیگارنیک "یاد می شود. معروف است که موتزارت موسیقی دان 

مریض بود و یکی به عیادت او رفت. موتزارت گفت حوصله کسی را ندارم و می خواهم تنها باشم ! میمهان اوبه سالن کناری اتاق او رفت و مشغول زدن پیانو شد و

ناگهان آنرا نیمه کاره رها کرد و رفت ! می گویند موتزارت از تخت بیماری خود را کند، سراغ پیانو رفت ، نوت را کامل کرد و برگشت به تخت بیماری ! چون او نمی

توانست آن را نیمه کاره در ذهن خود رها کند! بطور کلی وقتی در انجام کاری ( پاسخ به 50 ایمیل مهم که نیاز به توجه ما دارد، نوشتن یک مقاله و یا پستی که قولش 

را داده ایم ، کمک به دوستمان در اسباب کشی  که به او قول داده ایم و... ) امروز و فردا می کنیم ، این به معنی بازگذاشتن لوپ ذهن برای انجام آن کار است و تا 

این لوپ بسته انجام آن کار است و تا این لوپ بسته نشود ، درگیری ذهن با آن بیشتر و بدون اینکه خودمان متوجه شویم ، انرژی فراوانی از آن هدر میرود.اثر زیگارنیک 

یعنی کلنجار رفتن ذهن با کارهای نیمه تمام ، هرچه زمان این کلنجار بیشتر باشد به معنی استرس بیشتر و کاهش کارایی و بهره وری ذهن خواهد بود !پس بهترین

اقدام ، تمام کردن آن کار توسط خود ما یا واگذار کردن آن به دیگری است.

 

گروه: عمومی

  تاریخ ثبت : پنجشنبه 9 مرداد 1404
 alizadeh
 8
  دیدگاه کاربران