روایت کتاب " جستجوی معنابه نام (( ای کاش بود و هنوز فرصت جبران داشتم))؟

وقتی شما بافردی رابطه ای بغرنج دارید و او ناگهان می میرد ، دیگر فرصتی نخواهید داشت تا مشکلاتی که شما را از هم

دور ساخته بودند را حل وفصل کنید. این وضعیت می تواند روند سوگواری را به شدت دشوار کند. همه ما مستعد غوطه ور

شدن در این قبیل افکار هستیم وممکن است تصور کنیم افکار و احساسات ما قادرند بردنیای بیرونی مان تاثیر بگذارند.

دیوید کسلر نویسنده کتاب جستجوی معنا که درباره سوگ و راه های کنار آمدن با این اتفاق است، دو راهکار را برای کنار

آمدن با این چالش پیشنهاد می کند که دراین پست آنها را مرور می کنیم.

زنی را تصور کنید که در هنگام صحبت تلفنی با برادرش، ناگهان با او دعوا می کند. البته آنها در گذشته نیز چنین مشاجراتی با هم داشته اند و دعوای بین آنها کاملا

طبیعی است. او بعد از قطع تماس ، تا سه روز تماس های برادرش را نادیده می گیرد اما در روز چهارم کسی با او تماس می گیرد و اعلام می کند که برادرش بر اثر

سکته قلبی در گذشته است.احتمالا برای او نادیده گرفتن تماس های برادرش به بدترین اتفاق زندگیش تبدیل خواهد شد و پیش خودش فکر می کند که شاید او عامل

مرگ برادرش است.

وقتی شما با فردی رابطه ای بغرنج دارید و او ناگهان می میرد ، دیگر فرصتی نخواهید داشت تا مشکلاتی که شما را از هم دور ساخته بودند را حل وفصل کنید.این وضعیت

می تواند روند سوگواری را به شدت دشوار کند.همه ما مستعد غوطه ور شدن در این قبیل افکار هستیم و ممکن است تصور کنیم افکار و احساسات ما قادرند بر دنیای

بیرونی مان تاثیر بگذارند. اما بیایید کمی منطقی تر به ماجرا نگاه کنیم . او و برادرش در گذشته بارها با هم دعوا کرده اند و هیچ یک از دعواهای قبلی موجب مرگ او

نشده بودند. پس او عامل سکته قلبی برادرش نیست.