در ارزیابی عملکرد KPI بهتر است یا OKR

شاخص کلیدی عملکرد یا همان KPI ها از جنس معیار و سنجه اند، اما OKRها را می توان روشی برای هدف گذاری نظامند دانست. بنابراین در مقام مقایسه نمی توان گفت که کدام یک از دیگری بهتر است. به بیان دیگر، این دو معیار و روش بیش از آنکه مقابل هم باشند، مکمل یکدیگرند.
 

KPI (Key performance indicator)

(شاخص کلیدی عملکرد) سنگ محک خوبی برای سنجش کمیت و کیفیت عملکرد است ولی با سمت و سوی حرکت گروه کاری ندارد.

OKR (Objectives and key results)

(اهداف و نتایج کلیدی) قادر است پیوند مستحکم تری با مسیر پیشبرد اهداف برقرار کند. در اینجا "اهداف" چیزی که می خواهیم به آن دست یابیم و "نتایج کلیدی" راه و روش پیشبرد اهداف را تعیین می کنند.

نمونه ای از KPI

گردانندگان موزه ای مو خواهند چند شاخص کلیدی عملکرد برای خود تنظیم کنند. آنها "میزان بازدید" و "مجموع مبالغ حاصل از فروش بلیت یا کمک های مالی" را در قالب 2 شاخص کلیدی در نظر می گیرند. بنابراین در پایان هر ماه می توانند داده های مرتبط با تعداد بازدیدکنندگان و مجموع درآمد را در اختیار داشته باشند.

نمونه از OKR

حالا گردانندگان موزه می خواهند به جای KPI سراغ OKR بروند تا پیوندهای خود با جامعه را محکم تر کنند. آن ها چگونه می خواهند بفهمند که در دستیابی به هدف خود موفق بوده اند یا نه؟ با 2 نتیجه کلیدی