توسعه فردی؛ من چه کسی هستم و چه کسی باید باشم؟
در مقاله قبل تحت عنوان " برنامه ریزی توسعه فردی" با انواع تعاریف برنامه توسعه فردی آشنا شدیم در این مقاله به بررسی اولین مرحله طراحی برنامه توسعه فردی می پردازیم. ما با شناخت و ارزیابی تحولات و پیشبینی آینده، تصویری مطلوب(آنچه باید باشد/ آنچه باید باشیم) را تعیین و طراحی می کنیم.
بعد از تعریف برنامه توسعه فردی در مقاله" برنامه ریزی توسعه فردی"، اولین قدم در مراحل شناخت از خود را به شرح زیر بیان می کنیم.
گام اول: شناخت دقیق و آینده محور سازمان، کار و نقشی که من در آینده برعهده خواهم داشت. در این مرحله در واقع به این سوال مهم پاسخ داده میشود که در محیط درونی و بیرونی موثر بر سازمان ما چه تحولاتی رخ داده یا رخ خواهد داد؟ مشکلات، تهدیدها و فرصتهای پیش روی سازمان چیست؟ مسیر حرکت سازمان چگونهاست و در این مسیر چه اهدافی، از طریق کدام سیاستها و استراتژیها دنبال میکند؟ سازمان ما چه ماموریتهایی دارد و چشمانداز مطلوب آن چیست؟ در محیط درونی و بیرونی سازمان چه میگذرد؟ چه تحولاتی در حوزههای تکنولوژیکی رخ داده یا در حال وقوع است؟ ذینفعان سازمان ما بویژه مشتریان چه انتظاراتی از شرکت ما، محصولات و خدمات ما و از کارکنان شرکت ما دارند؟
در این مرحله همچنین باید به سوالات مهمتری هم پاسخ دهیم:
- آیا در شرکت ما، بویژه با رویکرد آیندهنگر، تغییر و تحولی در حال وقوع است که من هم باید بخشی از آن باشم؟
- انتظارات جدید شرکت از من (بعنوان یک مدیر، سرپرست یا کارشناس) چیست؟
- نقش من در سازمان چه تغییری کرده یا خواهد کرد و من برای ایفای موفق این نقش باید خود را به چه قابلیتها و مهارتهای جدید مجهز کنم؟
در پایان این مرحله باید یک چشمانداز آرمانی شخصی(Personal Vision) تدوین کنیم که نشان میدهد برای اینگه در آینده موفقتر باشیم و از عهده چالشها و تحولات آینده به خوبی برآییم باید خود را به چه دانش، مهارت و رفتارهایی مجهز کنیم و یا کدام مهارتها و شایستگیها را در خود تکمیل و تقویت نماییم.
برای آشنایی با اتفاقات و تحولاتی که در آینده رخ خواهد داد باید به استراتژی و چشمانداز مطلوب سازمان توجه کنیم، با مشتریان ، خبرگان و صاحبنظران علمی و دانشگاهی بویژه آنانی که آیندهنگرتر هستند گفتگوهای منظم داشته باشیم و اخبار تحولات مرتبط با کار ، وظیفه و نقش خود و سازمانمان را علاقمندانه و گسترده جستجو و پیگیری کنیم. یکی از مهمترین منابع دستیابی به اطلاعاتی با ارزش و مفید در این زمینه، بازخوانی سخنان سخنرانیهایی است که مدیران ارشد سازمان در جلسات و مذاکرات، بویژه در مراسم جشن پایان سال مطرح و برآنها تاکید میکنند.
بطور مثال, به نظر میرسد بعضی ازتحولات محیطی مهم و موثر بر کسب وکار یک شرکت نرم افزاری ( که هم شرکت و هم همه همکاران باید خود را برای رویارویی موفق با آنها آمادهتر کنند) عبارتست از:
- مشتریان از ما راهحل ( (Solutionمیخواهند.
- مشتریان ما علاوه بر نرمافزارهای جامع و کارآمد، به مشاوره ما برای تشخیص دقیقتر و عمیقتر مسائلی که دارند و انتخاب خدمت یا محصول مناسب نیاز دارند.
- مشتریان و کاربران محصولات و خدمات ما، هر روز آگاهتر شده و انتظارات و توقعات بیشتری هم خواهند داشت.
"هزینه" برای مشتریان ما مهمتر خواهد شد، لذا باید بتوانیم آنها را نسبت به اقتصادی بودن محصول یا خدمتی که ارائه میدهیم و کمکی که به مدیریت هزینههای آنان میکنیم مطلع و متقاعد نماییم.
- نسلهای جدیدی از تکنولوژی در هر دو عرصه نرمافزار و سخت افزار در حال توسعه و ارائه به بازار است که باید خود را نسبت به آنها آگاه و نسبت به طراحی و فروش آنها مسلط و مجهز کنیم.
- کارکنان شرکت برای مواجهه و مذاکره موفق با مشتریان، بویژه مشتریان بزرگ و مهم باید چند مهارته(Multi Skill) باشند (شوند).
- در کار ما، بویژه در بخشهایی که با بازار مشتری سر و کار بیشتری دارند، مهارتهای نرم(مثل مهارتهای ارتباطی، مهارت مذاکره، مهارت در جلب اعتماد و رسیدن به تفاهم، مهارت در کار تیمی، مهارت در تصمیمگیری و تصمیمسازی و ....)هر روز مهمتر و تعیین کنندهتر میشود.
- شرایط اقتصادی برای همه کسب وکارها سختتر، رقابت شدیدتر و بقاء موفق دشوارتر خواهد شد، لذا توجه به بهرهوری، چابکی سازمان، اقتصادیکردن فعالیتها، کنترل و مدیریت هزینهها و موضوعات مشابه اینها، به عوامل کلیدی موفقیت تبدیل شده است.
با استفاده از اطلاعات حاصل از گام اول ، همه ما باید تعیین و تعریف کنیم که یک مدیر شایسته و موفق یا یک کارشناس کارآمد و قابل، برای آنکه در شرایط قابل پیشبینی آینده موفق و موفقتر باشد باید به چه دانش، نگاه و بینش، شایستگیها، مهارتها و ویژگیهایی مجهز باشد. در واقع در پایان این گام مابه یک تصویر ایدهآل میرسیم که نشان میدهد باید در سالهای آینده چه مدیر، سرپرست یا کارشناسی با چه توانمندیها و خصوصیات متمایز و مطلوب باشیم.
در نوشته بعدی تحت عنوان " توسعه فردی – نقاط قوت و ضعف من" به گام دوم در طراحی و تدوین برنامه توسعه فردی(IDP) یعنی"شناخت وضع موجود خودمان از طریق خود ارزیابی" خواهیم پرداخت.
گروه: توسعه فردی