تفاوت اساسی بین افراد موفق و افراد ناموفق

زمانی که بحث از موفقیت پیش می آید، اولین سوالی که برای اکثر افراد به وجود می آید, این است که اگر بخواهیم به فردی موفق تبدیل شویم، باید چه تغییراتی را در خود به وجود بیاوریم؟ و به طور کلی: منِ موفق چه ویژگی هایی باید داشته باشد که در من ناموفق وجود ندارد؟

در این مقاله سعی شده است تا به مهمترین ویژگی های یک فرد موفق اشاره شود؛ تا شما بتوانید با مقایسه خود با این ویژگی‎ها، نسبت به تصحیح روند خود؛ در مسیر گام برداشتن در راه افراد موفق قوی تر عمل کنید.

افراد موفق اهداف بلند مدت را مد نظر قرار می دهند؛ و افراد ناموفق اهداف کوتاه مدت را

یکی از مهمترین تفاوت‎های افراد موفق و افراد ناموفق در انتخاب نوع اهداف آنها است. افراد ناموفق با توجه به عدم توجه‎شان به آینده و چشم‎انداز مطلوب و زندگیشان، چندان به اهداف بلندمدت و مهمِ زندگی خود توجهی ندارند؛ از این رو غالباً توجه خود را بر روی خواسته‌‎ها و لذایذ کوتاه‌مدت معطوف می کنند؛ و به همین دلیل بخش قابل توجهی از زندگی آنها معطوف به خواسته‎هایی می شود که چندان برای آنها اثر بلندمدت و مثبتی ندارد.

اما از طرفی افراد موفق، توجه و نگاه اصلی خود را بر روی اهدافی معطوف می کنند که، اگرچه دست یافتن به آن ها زمان‎بر و کاری تقریباً دشوار است؛ اما در زمانی که به آن دست پیدا کنند، بازخوردی که از آن می‎گیرند، به مراتب بالاتر و اثرگذارتر برای زندگی آنها خواهد بود؛ از این رو آنها تمام تلاش خود را می‌کنند که با فرو نرفتن در خواسته های کوتاه مدت از اهداف بلند مدت خود دور نشوند.

البته افراد موفق، اهداف کوتاه مدت را نیز نادیده نمی گیرند؛ اما نحوه توجه و بهره‌برداری آنها از این اهداف به گونه‎ای است که صرفاً در راستای رشد و تعالی آنها بوده, و بتواند اثری مطلوب برای رسیدن به اهداف بلند مدت شان بگذارد.

افراد موفق فراموشی خاطره های بد را بلد هستند؛ اما افراد ناموفق در دل کینه نگه می دارند

غالبا افراد ناموفق در مواجهه با برخوردهای نامناسب دیگران، عکس العمل مناسب و درخور نشان نمی دهند. آنها همیشه سعی می کنند تمام برخوردهایی که به نوعی از نظر آنها برایشان منفی تلقی می شود را در ذهن خود نگه دارند؛ و در غالب تصمیم‌گیری‌های خود سعی می‌کنند این خاطرات را برای خود یادآور شوند.

اما افراد موفق می‎دانند که تفکرات منفی می تواند تأثیر منفی و سوء در عملکرد آنها بگذارد. آنها در مواجهه با برخوردهای نامناسب، می‎کوشند تا به صورت گذرا و سطحی از کنار آنها رد شوند.

اگرچه افراد موفق همیشه از برخوردهای دیگران به عنوان تجربه‌ای سازنده بهره خواهند گرفت؛ ولی سعی می کنند ارتباطشان را با افرادی که عملکرد نامناسب برایشان به ارمغان آوردند کمرنگ کنند. اما این نیز موجب نمی‎شود که کینه و ناراحتی مداومی را در وجود خود نگه دارند، تا همیشه بار این منفی‎نگری برای ذهن آنها سنگینی کند.

افراد موفق تلاش را عامل اصلی موفقیت می‌دانند؛ اما افراد ناموفق موفقیت را شانسی می پندارند

همیشه افراد ناموفق احساس می‌کنند که کسانی که در مسیر و حوزه‎ای خاص به رشد و موفقتی قابل توجه رسیده‎اند، صرفاً به خاطر شانس و بختی که به نفعشان بوده است به این جایگاه رسیده‎اند. آنها تصور می‎کنند صرفاً روزگار و زمانه در حق موفق‎ها پارتی بازی کرده است؛ از این رو عامل تمام شکست ها و ناکامی های خود را نیز در بخت سیاه خود می بیند؛ و برای تغییر شرایط زندگی خود تلاش شایسته‎ای از خود نشان نمی‌‎دهند.

برعکس؛ افراد موفق می دانند که به هر میزان تلاش کنند، به همان میزان موفقیت به آنها نزدیک‎تر خواهد شد. آنها می‌کوشند تا با تلاش و استمرار در مسیر موفقیت گام بردارند، و به مقصد نهایی خود که همان موفقیت باشد برسند.

البته افراد موفقیت می‌دانند که تلاش باید هوشمندانه و حساب شده باشد؛ از این رو تلاش آنها نیز با تلاشی که افراد ناموفق به صورت کاملاً بی فکرانه ازشان سر می‎زند متفاوت می‌باشد.

افراد موفق در زمان حال زندگی می‌کنند؛ اما افراد ناموفق زمان حال خود را نادیده می‎گیرند

افراد ناموفق غالباً یا در گذشته خود به سر می‎برند، و به طور مداوم در حالِ حسرت خوردن برای گذشته‎ای که از دست رفته می‎باشند؛ و یا به طور مکرر به آینده‌ای فکر می‌کنند که هنوز نیامده، و از این‎رو ترس و اضطراب مکرر آنها را رها نمی کند.

اما افراد موفق می دانند که تنها زمانی که برای آنها وجود دارد همین زمانِ حال است و نه گذشته‌‎ی تمام شده و آینده‎ی نیامده؛ لذا همیشه در لحظه‌‎ی حال زندگی می‌کنند؛ و سعی می‌کنند از لحظه لحظه زندگی خود نهایت استفاده و لذت را ببرند.

البته آنها می‏دانند که همیشه باید نیم نگاهی به گذشته خود داشته باشند، و از ناکامی‎ها و یا موفقیت‎های گذشته خود بیش از پیش درس گرفته و تجربه کسب کنند. همچنین آنها می‏دانند که باید نیم نگاهی به آینده خود نیز داشته باشند، تا بدانند مسیری را که برای خود ترسیم کرده‎اند چگونه است؟! و باید در این مسیر به چه صورت قدم بردارند؟!

افراد موفق به دیگران اطلاعات می دهند؛ اما افراد ناموفق اطلاعات را فقط برای خود نگه می‎دارند

همیشه افراد ناموفق فکر می‌کنم با نگه داشتن اطلاعات در نزد خود – آن هم همچون یک راز نهفته – می‎توانند خود را از دیگران جلوتر نگه دارند؛ و یا به بیان بهتر، می‎تواند دیگران را از خود عقب‎تر نگه دارند؛ از این رو به هیچ وجه نمی‎گذارند کسی از دانش و اطلاعات‎شان بهره بگیرد.

اما افراد موفق می دانند که موفقیت در گرو نشرِ اطلاعات و دانشی است که آنها تاکنون کسب کرده‎اند. آنها می‌دانند که اگر اطلاعات‎شان را به دیگران ارائه کنند نه تنها موجب تقویت علم و تجربه خود می‎شود؛ بلکه به این صورت می‌توانند دیگران را نیز بیش از پیش به خود جلب و جذب کرده و از وجودشان بهره ببرند.

افراد موفق اشتباهات‎شان را قبول می‌کنند؛ اما افراد ناموفق دیگران را مقصر اشتباهات خود می‌دانند

یکی از مشکلات رایج که در افراد ناموفق وجود دارد، این است که همیشه سعی می‎کنند بر روی اشتباهات خود سرپوش بگذارند؛ به همین دلیل، آنها سعی می‎کنند تا با مقصر جلوه دادن دیگران، خود را از هرگونه خطا و اشتباهی مبرا و دور کنند. از این جهت آنها هیچ وقت در جهت حل مشکلات و اشتباهات خود تلاش و کوشش مناسب ندارند.

اما افراد موفق می‎دانند که برای موفقیت باید همیشه بهبود مستمر داشته باشند، و هر روز نقاط ضعف خود را نسبت به روز گذشته کمرنگ‎تر کرده و نقاط قوت خود را پررنگ‎تر کنند. از این جهت آنها هیچ ترس و واهمه‌ای در پذیرش اشتباهاتشان ندارند. آنها می‌دانند که مسئولیت هر اشتباه و کوتاهی که در زندگی‎شان رخ می‎دهد، بر عهده خودشان است؛ و این خودشان هستند که باید مشکلاتی که در زندگی‎شان بوجود می‌آید را به گردن گرفته و در جهت رفع آنها تلاش و کوشش کنند.

بیان افراد موفق مثبت است؛ و بیان افراد ناموفق منفی

غالباً افراد ناموفق سعی می‌کنند انرژی منفی را جذب کرده و منتشر کنند. لذا آنها همیشه گلایه دارند. همیشه زندگی خود را زندگی‎ای منفی و پر از سیاهی می‎دانند. آنها به غر زدن خو گرفته‎اند و در هر جمعی که می‎نشینند، تلاش می‌کنند تا با سیاه نشان دادن زندگی خود، اثبات کنند که بدبخت هستند. از این جهت وضعیت زندگی آنها نیز همیشه رو به شکست و ناکامی است.

اما افراد موفق همیشه سعی می‎کنند نیمه پر لیوان را مشاهده کنند؛ از همین رو در هر رخداد و واقعه‎ای که برای آنها به وجود می آید، تلاش می‎کنند تا تمام نقاط قوت آن واقعه و رخداد را پیدا کرده و از آنها بهره ببرند. آنها حتی سعی می‎کنند در هر شکست و ناکامی، از تمامی داده‌هایی که می‎تواند آنها را با تجربه و پخته‎تر کند نیز نهایت استفاده و بهره را ببرند. از این رو همیشه نسبت به هر مسئله‌‎ای که برای آنها رخ می‌دهد، مثبت‎بین هستند. البته آنها خوب می‎دانند که نباید مثبت‎بینی جای خود را به سهل‎انگاری و حماقت بدهد. آنها همیشه مثبت اندیشی را توأم و همزمان با واقع‌گرایی دارند.

افراد موفق برای یادگیری بیشتر تلاش می‌‎کنند؛ اما افراد ناموفق فکر می‌کنند که همه چیز را می‌دانند

یکی از خصوصیت‎های افراد ناموفق این است که احساس می‎کنند شخصی همه چیز دان و با معلومات بالا هستند. آنها همیشه ادعا می‎کند که همه چیز را می‌دانند؛ از این جهت در هر مسئله و هر حوزه‌ای که بحث به وجود می‌آید، آنها فارغ از اینکه چقدر در آن حوزه علم و آگاهی دارند، حرف برای گفتن دارند. و از این بابت آنها بیش از اینکه در تلاش برای یادگیری باشند، سعی و تلاش خود را برای ابراز فضل و دانایی خود می‎کنند.

اما افراد موفق خوب می‎دانند که به هر میزان هم که بر اطلاعات و معلومات‎شان افزوده شود، باز هم این معلومات و اطلاعات در دریای بیکران اطلاعات، قطره‎ی ناچیزی است. از این جهت آنها کمتر ابراز فضل و دانایی می‎کنند، و بیشتر درصدد رشد علم و آگاهی خود بر می آیند.
البته آنها می‌دانند که جمع‎آوری تمام اطلاعات در یک جا از هر نظر – وقت، حجم و … – امکان‎پذیر نمی‎باشد. از این رو تلاش آنها همیشه بر این است که صرفاً در حوزه‎هایی که برای موفقیت و پیشرفت آنها نیاز و ضروری است به کسب اطلاعات و آگاهی بپردازند.

افراد موفق همیشه آماده تغییر هستند؛ اما افراد ناموفق از هرگونه تغییر می‌ترسند

غالبا افراد ناموفق سعی می‎کنند در محدوده امن خود به گذران زندگی بپردازند، و چندان رغبت و میلی به خروج از این محدوده ندارند. آنها از هرگونه تغییر و دگرگونی در زندگی خود به شدت ترس و واهمه دارند؛ از این رو تا حد امکان از تغییرات دوری می‎کنند. پس آنها در زندگی خود همیشه همان کاری را می‌کنند که به آن عادت کرده و خو گرفته‌‎اند.

اما افراد موفق می دانند که برای اینکه بتوانند نتایج بهتری را در زندگی خود شاهد باشند، لازم است روند و روش‎هایی را پیش بگیرند که تاکنون پیش نگرفته‎اند. آنها خوب می‌دانند که اگر در زندگی خود همان کاری را بکنند که پیش‎تر می‎کردند، همان نتیجه‎ای را کسب می‎کنند که پیش تر می‎گرفتند. از این جهت آنها از تغییرات استقبال می‌کنند، و حاضرند برای رشد، پیشرفت و موفقیتِ خود، تغییرات مثبت را با آغوش باز بپذیرند.

افراد موفق می‎دانند چه چیزی می‌‎خواهند؛ اما افراد ناموفق نمی‎دانند که واقعا چه می‌‎خواهند

افراد ناموفق غالباً فاقد علم و آگاهی و شعور کافی از خود و محیط اطرافشان هستند، و همان‎طور که بیان شد برای افزایش آگاهی خود نیز چندان تلاشی نمی‎کنند. از این جهت، آنها هیچ وقت به بررسی و کاوشِ درون خود نمی‌پردازند، و در صدد بر نمی‎آیند که بدانند دقیقاً مسیر زندگی آنها چگونه است؟ و قرار است آنها به کجا بروند؟

افراد ناموفق مسیر فعلی زندگی خود را پذیرفته‎اند؛ و برایشان مهم نیست که این مسیر آنها را به سعادت می رساند یا به شقاوت.

اما افراد موفق همیشه در حال تحلیل و بررسی خود هستند. آنها نقاط قوت و ضعف خود را بررسی و پیدا می‌کنند. آنها خواسته‎های خود را هر روز تحلیل و آنالیز می‌کنند؛ و همیشه در تلاشند تا این خواسته‌ها را ارتقا داده، و از این‎رو می‎دانند که دقیقاً در چه مسیری قدم گذاشته‎اند و قرار است این مسیر آنها را به کجا ببرد؟

افراد موفق از موفقیت دیگران خوشحال می‌‎شوند؛ اما افراد ناموفق از شکست دیگران

اکثر مواقع در وجود افراد ناموفق حسادت و کوته‎بینی وجود دارد؛ و این موجب می‏شود همیشه به دنبال شکست دیگران باشند، و با دیدن شکست دیگران خوشحالی و شادی برایشان به ارمغان می‎آید. از این رو غالباً تمرکز آنها نیز بر روی روش‎ها و روندهایی است که شکست را به همراه دارد.

اما افراد موفق نه تنها به دنبال شکست دیگران نیستند، بلکه همیشه از موفقیت و پیروزی دیگران خوشحال می‎شوند. آنها می‎دانند که هر کس در مسیری موفق و پیروز باشد؛ نه تنها آن مسیر را برای دیگران هموارتر و مطلوب می‎کند، بلکه با ارتقای روند رشد و پیشرفت، برای سایرین دورنما و چشم‎اندازهایی زیباتر و بلندپروازانه‎تر را جلوه‎گر می‎شوند. پس آنها از موفقیت دیگران بهره می‎برند، و تمام تلاش خود را دارند تا همیشه از این موفقیت‎ها درس و تجربه کسب کنند.

افراد موفق به نظرات و تفکرات دیگران احترام می‌گذارند؛ اما افراد ناموفق آنها را نقد می‌کنند.

غالب افراد ناموفق افراد متعصب و حشک نظر هستند، که احساس می‌کنند تمام تفکرات، اعتقادات و نظرات آنها دقیق، درست و بهترین است. از این جهت چندان به پذیرش نظرات، تفکرات و اعتقادات دیگران راغب نیستند؛ و اگر تفکر و نظری متفاوت با تفکر و نظر خود ببینند، در تلاش به نقد و رد آن بر می‌‎آیند.

اما افراد موفق می دانند که لزوماً و قطعاً تمامی نظرات، تفکرات و اعتقادات آنها صحیح و صددرصد نیست. از این جهت هیچ وقت فقط در تلاش بر نمی‎آیند که تفکرات و اعتقادات خود را به دیگران تحمیل کنند، و همچنین به نظرات، تفکرات و اعتقادات دیگران را نیز محترم شمرده، و سعی می‎کنند با احترام و ادب با دیگران و نظراتشان روبرو شوند.

افراد موفق بر حل مشکلات ترکز می‌کنند؛ اما افراد ناموفق در فرار از مشکلات

همانطور که بیان شد، افراد ناموفق از هرگونه تغییری می‎ترسند، و سعی می‎کنند در محدوده‎ی امن خود زندگیشان را اداره کنند. از این جهت هرگونه پیچیدگی و مشکلی که برای آنها به وجود بیاید، بسیار ترسناک خواهد بود؛ و از این جهت همیشه سعی بر این دارند که از مشکلات فرار کنند. این باعث می‎شود که غالباً مسیرهایی را که در پیش روی آنها است را به‌راحتی رها کرده و فارغ از تلاش‌‎های نیمه‌‎کاره قبلی خود در آن مسیر، مسیری دیگر را – خواه سازنده و خواه مخرب – برگزینند.

اما افراد موفق خوب می‌دانند که فرصت‎ها همیشه در مسیری قرار دارند که مشکلات و سختی‎ها نیز در آنها مسیر هستند. از این جهت از مشکلات و سختی‎های پیش روی خود فرار نمی‌کنند؛ و برای دستیابی به فرصت‌های پیش روی خودشان، تلاش می‌کنند تمامی مشکلاتی که برای آنها به وقوع می‌پیوندد را به نحوی حل کنند.

افراد موفق خوب می‎دانند که مشکلات، ناشی از محدودیت‎های فعلی آنها و عدم آگاهی‎شان است. از این در رویارویی با هر مشکلی، تلاش می‎کنند تا این محدودیت‎ها را بیش از پیش کمرنگ کرده، و آگاهی خود را برای رویارویی بهتر و قوی‎تر با آن مشکل زیادتر کند.

افراد موفق زمان را از دست نمی‌دهند؛ اما افراد ناموفق تعلل می‌کنند

یکی از مشکلات مداومی که بر سر راه موفقیت افراد ناموفق وجود داشته و مانع حرکت آنها در مسیر اهداف‌شان می‌‎شود؛ تعلل‌‎هایی است که به طور مداوم از آنها سر می‎زند. آنها دوست دارند که موفق باشند، اما زمانی که لازم است برای موفقیت حرکتی مناسب داشته باشند، توقف کرده و وقت خود را صرف کارهای عبث و بیهوده‌‎ای می‌‎کنند که هیچ نفعی برای آنها ندارد.

اما افراد موفق می‎دانند که بزرگترین سرمایه‎شان زمانشان است. از همین جهت آنها این سرمایه بزرگ را به هیچ وجه حدر نمی‎دهند و همیشه در تلاشند که از زمان خود به بهترین وجه استفاده کنند. به همین جهت آنها با بهره‎گیری از روش‎هایی مثل روش ۸۰-۲۰ و امثال آن، تلاش می‎کنند که عمده‎ی وقت خود را صرف انجام امور ضروری و مهم زندگی خود کنند.