اهداف اصلی سازمان ، چارچوبی استراتژ یک برای هدایت فعالیت ها و دستیابی به چشم انداز بلندمدت فراهم می کنند . 

این اهداف با هم راستا کردن تلاش های تیم ها ، بهره وری و انسجام سازمانی را تقویت می نمایند. دوره سیستم سازی : 

ابزاری برای تحقق اهداف سازمانی دوره سیستم سازی باارائه روش های علمی و کاربردی ، به مدیران کمک می کند تا 

اهداف سازمان را به فرآیند های ساختار یافته و کارآمد تبدیل کنند. این دوره با تمرکز بر تدوین استراتژی ، طراحی شاخص 

های کلیدی عملکرد  (    kpI) ، مستند سازی فرایند ها و خودکار سازی ، بستری برای رشد پایدار و بهینه سازی عملکرد

سازمان فراهم می آورد .

واقعیت این است که ؛ به آنچه حاصل جستجوی خودمان در گوگل است اعتماد بیشتری داریم تا محتوایی که به صورت تبلیغات 

( بتر ، پیامک ، ایمیل و....) به دست ما رسیده است. به همین علت که باید به کمک بهینه سازی صفحه سایتمان ، آن را   

بهبود ببخشیم تا جزو نتایج اول جستجو به مخاطب نمایش  داده شود.                                                                                                                                      

براساس مقاله دانشگاه هاروارد ، ما چهار انرژی اصلی داریم که اگر نسبت به مدیریت آنها بی توجه باشیم ، دچار 

فرسودگی یا بحران انرژی خواهیم شد. 

انرژی جسمی : بسیار از ما انرژی جسمی و فیزیکی را برای (( به دست آوردن زمان بیشتر)) قربانی می کنیم. غافل از این 

 که به خاطر سطح انرژی پایین یا خستگی زیاد ، کارایی و راندمان ما کاهش پیدا می کند و این زمان بیشتر ، فایده ی  

 چندانی  ندارد. همه ی ما این تجربه را داشته ایم که با هر زور و زحمتی بوده ، دو یا سه ساعت را برای یک کار مشخص

خالی کرده ایم ؛ اما به علت سطح انرژی پایین ، به اندازه ی نیم ساعت هم خروجی نداشته ایم . 

انرژی : احساسی : انرژی عاطفی هم مولفه ی دیگری از انرژی است که گاهی ما از آن غافل می شویم . این در حالی 

است که اگر سرحال نباشیم و از نظر روحیه در وضعیت خوبی قرار نداشته باشیم ، هر چقدر هم زمان در اختیارمان باشد،

نمی توانیم آن را به شکل مولد و موثر به کار بگیریم. 

انرژی ذهنی : مغز ما برای موازی کاری و انجام چند کار فکری همزمان طراحی نشده است . وقتی مدام از این کار به آن کار

می پریم یا هم زمان با نوتیفیکشن های آن رابررسی می کنیم ، بهره وری ما به طرز مشهود و ملموسی کاهش پیدا می کند.

انرژی روحی : برای هریک از ما ، فعالیت هایی وجود دارد که با انجام آنها ، احساس می کنیم کار معناداری انجام داده ایم 

و به اصطلاح دیگر ، برای خودمان گذاشته ایم . ممکن است یک مدیر از صبح تا عصر دیگر ، برای خودمان وقت گذاشته ایم .

ممکن است یک مدیر از صبح تاعصر برای شرکت خود کار کند و دستاوردهای مادی و اقتصادی ارزشمندی هم ایجاد کند ،

اما خودش در درون خود ، این فعالیت ها را معنادار نداند.

مدیران بزرگ ، عمده وقت خود را به تعامل با بهترین کارکنانشان اختصاص می دهند.

محیط های کاری امروزی ترکیبی از نسل های مختلف هستند که هر کدام نگرش ها و سبک کاری متفاوتی دارند. درک این تفاوت هاو تطبیق شیوه های همکاری ، کلید موفقیت در یک چند نسلی است.

کسب و کارهای پلتفرمی روز به روز محبوب تر می شن و دارن دنیا رو به تسخیر خودشون در میارن ! فکر شو بکن که بالای 70

درصد استارتاپ های موفق جهان از مدل های پلتفرمی استفاده می کنن ؛ این یعنی اگر تا حالا وارد این مسیر نشدی ، شاید

وقتش رسیده که جدی تر بهش فکر کنی. پلتفرم ها نه تنها آینده اقتصاد دیجیتال هستن ، بلکه بهترین ابزار برای جذب مشتری

های مشتری های جدید و ایجاد ارتباط های پایدار با مخاطبان محسوب می شن.

همه ما مثال فیل در تاریکی را از مثنوی معنوی شنیده ایم . افرادی که در تاریکی فیل را لمس می کنند و هر کدام حدسی 

درباره آن می زنند . مشکل اینجاست که هیچ کس فیل را به عنوان موجودیتی کامل و منسجم نمی بینند!

اصطلاح (( تفکر سیستمی )) برای افراد مختلف می تواند معانی متنوعی داشته باشد. آنچه باید بدان توجه کنیم این است 

 که تفکر سیستمی بیش از آنکه مجموعه ای از ابزارها و روش ها باشد، یک فلسفه زیر بنایی است. بسیاری از ما به امید  

 حل مسائل اغلب تجاری مان دست به دامن ابزارهای رایج در تفکر سیستمی می شویم . اما خوب است بدانیم که تفکر 

سیستمی در تمام جوانب دنیای پیرامون ما وجود دارد. آگاهی ما از نقش ساختار در ایجاد شرایطی که باآن مواجهیم ، به 

رسمیت شناختن این که قوانین قدرتمندی در سیستم های فعال وجود دارد که ما از آنها غافل هستیم موجب می شود تا

جهان بینی بهتری نسبت به دنیای اطراف ( شخصی و سازمانی) داشته باشیم. 

در ک رفتار مصرف کننده به منظور موفقیت یک شرکت برای محصولات فعلی و همچنین عرضه محصولات جدید ضروری است. 

هر مشتری فرایند فکر و نگرش متفاوتی نسبت به خرید یک محصول خاص دارد. اگر شرکتی نتواند واکنش مصرف کننده 

نسبت به یک محصول را درک کند ، احتمال شکست محصول زیاد است. با توجه به تغییر مد ، تکنولوژی ، روند ها ، سبک 

زندگی ،درآمد قابل تصرف و عوامل مشابه دیگر ، رفتار مصرف کننده نیز تغییر می کند. یک بازار یاب باید عواملی را که در 

 حال تغییر هستند درک کند تا بتوان تلاش های بازار یابی را بر این اساس هماهنگ کرد. 

از نظر آقای برن یکی از بهترین راه حل ها برای کاستن از این محرومیت های عاطفی ، " نوازش " است ؛ برخی ها ممکن است 

نوزاد را لفظا و با کلام نوازش کنند ، برخی ممکن است او را در آغوش بگیرند و بعضی ممکن است به شوخی او را نیشگون 

بگیرند یا تلنگرش بزنند .پس : وجود آمیزش اجتماعی ، هرچه که باشد بر فقدان آمیزش اجتماعی مزیتی نسبی دارد. 

سوال : به عنوان مدیر چگونه می توانیم دیگران را نوازش کنیم ؟ به نیازهای کارکنانمان توجه کنیم و براساس نیاز هر فرد ، 

به او انگیزه بدهیم ؛ برخی از کارکنان ممکن است به دنبال دیدن ( احترام) باشند و برخی ها ممکن است به دنبال شکوفایی

استعدادشان و....برخی از کارکنان از شکست می ترسند ، به عنوان مدیر به آنها اطمینان و احساس امنیت بدهید. آقای 

دمینگ معتقد است ؛ در غیاب ترس ، اشخاص می توانند در سطحی بالاتر از گذشته ظاهر شده و بر تولید خود بیفزایند.

عادت کنید با کارکنان خود به عنوان انسان های مهم و ارزشمند رفتار کنید. انتظارات خود را از کارکنان ؛ شفاف و روشن ،

مطرح کنید.مدیران باید در خلوت و درجمع ، کار برجسته کارمندانشان را تایید و از او تشکر نمایند. توجه داشته باشید هر 

چه که تحسین و تشویق شوند تکرار و تقویت می شوند. با تمام وجود ، به حرف کارکنان ، توجه نموده و به دقت گوش 

کنید. تبسم کنید. کار را معنی دار کنید ؛ به قول نیچه : کسی که چرایی برای زندگی کردن دارد ، با هر چگونه ای خواهد 

ساخت.