۱۲ روش سنجش موفقیت مدیریت منابع انسانی
عوامل بسیاری در بقا و توسعه بخش منابع انسانی موفق دخیل هستند. اگر هدف ایجاد تیم نیرومندی باشد که با اعضای قابل اعتمادی که مأموریت را محقق میسازند، شرکت را در مسیر رهبری نوآورانه پیشبرد، باید فرهنگ گوناگونی و شمول توسعه یابد. به شکلی که آموزش مناسب و رشد توسعه حرفهای را برای همه کارکنان تقویت کند و سبب شنیده شدن صدای آنها شود. هنگامی که همکاران نسبت به تیم خود و کل سازمان احساس تعلق واقعی و برابر داشته باشند، تعهد آنها برای کمک به تلاش های شرکت افزایش مییابد. به همین دلیل است که اعضای شورای منابع انسانی موسسه فوربز توجه خوانندگان را به ۱۲ نکته برای ارزیابی عملکرد و دستاوردهای منابع انسانی جلب میکنند.
۱ - شاخصهای استخدام و نگهداشت: درصد استخدام، زمان پر شدن یک پست خالی و نگهداشت استعداد های برتر در صدر شاخص های این گروه قرار دارند. در پس آنها ابتکاراتی است که از طریق شاخص تبلیغ شرکت توسط کارکنان(ENPS) اطلاعرسانی میشود. این ابتکارات توسط اعضای برتر تیم های درون سازمانی اجرا میشوند که برای همه نیازها راهکاری دارند. این توانمندسازی بخش مهمی از القای ارزش اصلی در زمینه تعلق کارکنان است.
۲- دادههای پایه و اهداف استراتژیک: هر بخش و تیم منابع انسانی باید از اهداف استراتژیک برخوردار باشد. موفقیت تیم یا بخش منابع انسانی را میتوان با استفاده از شیوه امتیازدهی منابع انسانی اندازهگیری کرد. این شیوه، دادههای پایه و اهداف استراتژیک را مشخص میکند. همزمان با اجرای فرآیندها یا طرحها باید برای تجزیه و تحلیل نتایج در قیاس با دادههای پایه و اهداف تعیین شده، نظرسنجیهایی نیز انجام شود.
۳- علاقه کارکنان به کار در حوزه مدیریت منابع انسانی: یکی از راههای اندازهگیری موفقیت زمانی است که از کار در تیم مدیریت منابع انسانی صحبت میشود. اگر علاقهمندی کارکنان حوزه های مورد حمایت منابع انسانی را شاهد باشیم، یعنی شریک موثری برای کسب و کار بودهایم و از حسن شهرت، مشارکت و حمایت برخوردار شده ایم.
۴ -اعتماد کارکنان: منابع انسانی باید قهرمان و استراتژیست طراحی فرآیندها، سیاستها و برنامهریزی باشد و این تلاشها باید در راستای اولویتهای استراتژیک شرکت و دستیابی به نتایج از طریق کارکنان صورت گیرد. بزرگترین معیار سنجش موفقیت برای این تلاشها در سطوح اعتماد کارکنان و احساس تعلق آن آشکار میشود. آگاهی مکرر از تازهترین تغییرات از طریق تعلق کارکنان و جهتگیری بسیار اهمیت دارد.
۵- حفظ فرهنگ سازمانی متمرکز بر منابع انسانی: موفقیت تیم منابع انسانی را میتوان با میزان ریزش، غیبت و مشارکت اندازهگیری کرد. تیم مدیریت منابع انسانی زمانی موفق است که شرکت دارای فرهنگی متمرکز بر تنوع، شمول، برابری، رفاه، مشارکت و توسعه شغلی کارکنان باشد. همچنین زمانی موفق است که کارکنان احساس تعلق داشته باشند و تعهد خود را برای کمک به شرکت در دستیابی به اهداف کسب و کار نشان دهند.
۶- مدیریت موثر دادهها و پیادهسازی شاخصها: برای شاخصهایی مانند گوناگونی، برابری و شمول و فعالیتهایی مانند استخدام و اجرای به موقع برنامه های کارکنان که میتوان آنها را بر اساس سنجشهای کمی انجام داد، اهدافی تعیین میشود. دادههای مربوط به احساسات کارکنان در مورد مدیریت منابع انسانی (برداشتها و نتایج ادراکی) از طریق نظرسنجی در زمینه تجربه متقاضیان، فرهنگ و تعامل کارکنان گرد آوری میشوند. گفتههای کارکنان، گروههای متمرکز و جلسات انفرادی میتواند آنچه با اعداد قابل بیان نیست را به تصویر بکشد.
۷- افزایش سطح ارتباطات و شفافیت: جدای از انجام نظرسنجیهای مربوط به مشارکت کارکنان،شاخص هایی مانند ارتباطات باز و صادقانه، شفافیت و اعتماد بین اعضای تیم و اعضای تیم با کارکنان تمام بخشهای دیگر، از شاخص های کلیدی یک تیم منابع انسانی است که با موفقیت اداره میشود. فرهنگ شرکت نیز بازتابی از تیم منابع انسانی است. منابع انسانی با همکاری رهبری سازمان، مسوول توسعه حمایت و رهبری فرهنگ سازمانی است.
۸-ترکیب همدلی با کسب و کار: اگر تیم مدیریت منابع انسانی بتواند نقش های خود را در کسب و کار و همدلی باهم ایفا کند، میتواند موفق باشد. بنابراین میتوان آن را با پایش شاخصهای کلیدی: ۱- روند و میزان مشارکت کارکنان. ۲- میزان موفقیت در جذب موثر افراد مستعد حاضر در بازار کار. ۳- روند میزان درآمد یا سودآوری و ۴- تعداد پستهای سازمانی که سالانه تکمیل میشوند اندازهگیری کرد.
۹-تعداد اعضای منابع انسانی در هیاتمدیره: موفقیت بخش منابع انسانی اغلب در موفقیت کل شرکت منعکس میشود. این تنها شاخصهای کلیدی عملکرد مربوط به میزان نگهداشت، دلبستگی کارکنان یا زمان سپری شده برای جذب نیست که میزان موفقیت بخش منابع انسانی را تعیین میکند. اگر اعضای تیم منابع انسانی در هیاتمدیره نیز حضور داشته باشند، برای اطمینان در مورد پشتیبانی استراتژی منابع انسانی از استراتژیهای کلان، میتوانند مدیران را راهنمایی کنند.
۱۰-تجربیات مثبت کارکنان: کارکنان بیشترین بخش از عمر خود را در محل کار میگذرانند و این وظیفه شرکت است که از سالم و مثبت بودن فرهنگ سازمانی اطمینان حاصل کند. قدردانی کارکنان از یکدیگر و همکاری آنها با هم و به چالش کشیدن همدیگر برای بهبود، از نشانههای موفقیت است.
۱۱-سطح عملکرد کلی هر بخش: اندازهگیری موفقیت همیشه آسان نیست. زیرا معیارهای زیادی وجود دارد که میتوان از آنها استفاده کرد. به عنوان مثال موفقیت را از طریق مشارکت تیم و از طریق تاثیری که تعامل بر کل سازمان میگذارد، میسنجیم. وقتی تیم منابع انسانی در همه سطوح کار میکند، از آنجا که این تیم قلب و ضربان سازمان را در دست دارد، بر زمان جذب نیرو برای پست سازمانی خالی، نگهداشت، مشارکت، فرهنگ و موارد دیگر تاثیرات مثبتی دارد.
۱۲ - افزایش حمایت از روسای بخش و تیم: به عنوان یکی از رهبران کارکنان، میتوان موفقیت مدیر منابع انسانی و بخش منابع انسانی را با میزان دلبستگی کارکنان سازمان و تیمهای درون سازمانی سنجید. اگر مدیران با تیمهای خود موفق شوند،پس مدیر منابع انسانی نیز کارش را درست انجام داده است. میزان نگهداشت و دلبستگی کارکنان نقش کلیدی در برنامهریزی گامهای سالانه بعدی دارند.
گروه: عمومی