......... چطور میشه اگه کار به هویت اصلی شما تبدیل بشود.......؟

جالبه که روانشناس ها تبدیل شغل به هویت افراد رو نوعی اختلال می دونن که علت ایجادش این سه عامله:

دستاورد ( دستیابی به موفقیت ) ، رقابت شدید در محیط کار و فرهنگ کار طولانی.

اون ها معتقدن زمانی که موفقیت شغلی به عنوان هدف نهایی زندگی تعیین بشه ، افراد در صورت نرسیدن به این هدف

اصلی ، ممکنه ارتباط با دوستان و خانواده رو قطع کنن.

و از طرفی ترس از منزوی شدن ، باعث میشه تا اون ها زندگی رو برای دستیابی به هدف فدا کنن  وهویت شخصی و

مستقل شون رو به اجبار هم راستا با هدف اصلی ( موقعیت شغلی ) کنن.

بسیاری ارز افراد که فشار کاری بالایی دارن ، از شغل شون ناراضی هستن وممکنه حتی از شغل شون متنفر باشن علی رغم اینکه برای رسیدن به موفقیت سخت

تلاش کردن. اما اگر شخصیت افراد بیش از حد با شغل شون تعریف بشه چه اتفاقی می افته؟

یکی از پیامدها اینه که ممکنه تنفر از شغل به تنفر از خود منجر بشه.

درگیر شدن بیش از حد به کار ، به شکل عمیق و پیچیده ای هویت ، شخصیت و احساسات افراد رو درگیر می کنه . زمانی که شما بیشتر ساعات روز رو درگیر شغل تون

باشید و کار طولانی مدت رو جایگزین دیگر فعالیت های روزانه کنید کارطولانی مدت رو جایگزین دیگر فعالیت های روزانه کنید کار آهسته آهسته تمام هویت  شما رو می سازه.

از طرفی موفقیت های شغلی ارزش بالایی در اجتماع و خانواده دارن و ممکنه فقط در صورتی تشویق بشید که موفقیت های کاری چشمگیری داشته باشید.زمانی که

فردی با موفقیت های شغلی  هویت و شخصیتش رو به دیگران معرفی کنه ، در واقع خودش رو به شغلی که باعث این موفقیت شده ، گره میزنه . این ممکنه این

ذهنیت رو در شما تقویت کنه که بدون شغل تون هیچ ارزشی ندارید.