مشاوره رایگان
مشخصات آزمون
راهنمای آزمون
اطلاعات شخصی
گام قبلی
گام بعدی
ارزیابی سرشت و منش

نحوه تکمیل فرم‌های آزمون
پرسشنامه ای که در اختیار شماست، دارای تعدادی جمله است . با توجه به محتوای جمله ها پاسخ خود را اتخاب نمایید.
الف: اگر جمله ای همیشه یا در اغلب مواقع در مورد شما درست است در پاسخنامه در مقابل شماره مربوط به آن جمله کلمه" بلی" را انتخاب کنید.
ب: اگر جمله ای همیشه یا در اغلب مواقع در مورد شما درست نیست در پاسخنامه در مقابل شماره مربوط به آن جمله کلمه" خیر" را پر کنید .
با پاسخگویی به سوالات این آزمون ، مشخص می شود شما دارای چه شخصیتی هستید .در این تست به هیچ وجه، منظور، نشان دادن "محاسن" و "معایب" نیست ، برای اینکه این مفاهیم نسبی و مربوط به قلمرو اخلاق اند به عبارت دیگر ، پاسخگویی به "بهترین وجه" و " تلاش برای کسب نمره حداکثر " در این تست مد نظر نمی باشد زیرا که ماهیت هر فرد متفاوت از دیگران است .
آنچه در این تست باید مشخص شود و برای ما مهم است ، چگونگی بودن یا احساس کردن است که اگر با صداقت پاسخ داده شود دیگر به خودی خود خوب یا بد نخواهد بود .
به عبارت دیگر بهترین نتیجه در صورتی حاصل می شود که آزمون در نهایت درستی و صداقت تکمیل گردد در غیر این صورت با نظر به این که ، سوالات کاملا "استاندارد شده اند "نتیجه ای تحریف شده و غیر قابل اعتماد برای تفسیر به دست می آید که این امر قطعا به صلاح پاسخگو نخواهد بود .

- هیچ سوالی را بدون پاسخ نگذارید .

حداقل زمان لازم برای پاسخ گویی : 2 دقیقه
حداکثر زمان مجاز برای پاسخ گویی به سؤالات : 100 دقیقه
هزینه ارسال نتیجه آزمون : 450,000 ریال
مشخصات فردی
      
پرسشنامه ارزیابی سرشت و منش
  • تعداد کل سوالات :‌ 125
  • تعداد پاسخ داده شده : 0
  • تعداد باقیمانده : 125
  • زمان باقیمانده :
1 دوست دارم تصور کنم که دشمنانم در رنج و عذاب هستند.
      
2 اغلب نمی توانم مسائل را حل کنم؛ زیرا نمی دانم چه کنم.
      
3 برای من آوازها و فیلم های سینمایی غمناک خیلی خسته کننده اند.
      
4 معمولا می توانم دیگران را وادار کنم حرف مرا باور کنند، حتی زمانی که می دانم آنچه دارم می گویم، اغراق و غیرواقعی است.
      
5 از گرفتن انتقام از کسانی که آزارم می دهند، لذت می برم.
      
6 دوست دارم چیزی را که یاد گرفتم با دیگران در میان بگذارم.
      
7 معمولا بیشتر از دیگران به خودم فشار می آورم تا در حد توانم کارهایم را انجام دهم.
      
8 دلم می خواست زیباتر از دیگران بودم.
      
9 وقتی فکر می کنم که راه گریزی هست، قوانین را زیر پا می گذارم.
      
10 به طور کلی از افرادی که نظراتی متفاوت از من دارند، خوشم نمی آید.
      
11 غالبا دلم می خواهد قدرت مافوق انسان داشته باشم، تا بتوانم کارهایی خارق العاده انجام دهم.
      
12 معمولا بالابردن امکان موفقیت دیگران، ساده لوحی است.
      
13 معمولا می توانم دیگران را همان گونه که هستند بپذیرم، حتی زمانی که با من خیلی فرق داشته باشند.
      
14 اصولی مانند« انصاف» و «صداقت» نقش چندان زیادی در برخی از جنبه های زندگی من ندارند.
      
15 خیلی سخت است که خود را با تغییرهایی که در جریان عادی کارهایم پیش می آیند، سازگار کنم زیرا بسیار عصبی، خسته یا نگران می شوم.
      
16 در موقع آشفتگی و ناراحتی، معمولا در کنار دوستان و آشنایان احساس بهتری دارم تا د ر عالم تنهایی.
      
17 بیشتر از دیگران محافظه کار و محتاط هستم.
      
18 رحم و شفقت من موجب می شود که در امور خیریه ( مثل کمک به کودکان بی سرپرست یا معلول ) شرکت کنم.
      
19 اغلب اصرار دارم، انجام کارها براساس ضابطه و نظم باشد، حتی در جایی که بیشتر افراد به آن اهمیت ندهند.
      
20 غالبا احساس دیگران را به اندازه احساسات خودم مدنظر قرار می دهم.
      
21 من حتی پس از فشارهای روحی و بیماری های شدید، در مقایسه با اکثر افراد، معمولا اعتماد به نفس و انرژی خود را حفظ می کنم.
      
22 غالبا براساس غرایز، حدس ها، یا ظن قبلی عمل می کنم، بدون آنکه درباره تمام کردن آن فکر کنم.
      
23 شرایط، غالبا مرا مجبور می کند تا کارهایی را برخلاف خواسته ام، انجام دهم.
      
24 اغلب در حالت آرامش جرقه هایی از بصیرت و بینش در ذهنم زده می شود.
      
25 مرا به عنوان کسی می شناسند که اهل عمل است و احساسی عمل نمی کند.
      
26 وقتی کسی مرا اذیت می کند، معمولا تلاش می کنم به هر شکلی تلافی کنم.
      
27 از پس انداز پول، بیشتر از خرج کردن آن برای سرگرمی یا تفریحات هیجان انگیز، لذت می برم.
      
28 در انتخاب آنچه انجام می دهم، به ندرت احساس آزادی می کنم.
      
29 اغلب احساس روحی و عاطفی قوی با همه افراد پیرامون خود دارم.
      
30 فکر نمی کنم کمک به افراد ضعیفی که نمی توانند به خودشان کمک کنند عاقلانه باشد.
      
31 معمولا به نظرات دیگران احترام می گذارم.
      
32 گاهی اوقات احساس کرده ام بخشی از وجودی هستم که از نظر زمان و مکان، هیچ حدومرزی ندارد.
      
33 غالبا تا حد خستگی و از پا افتادن به خودم فشار می آورم و تلاش می کنم بیش از آن چه واقعا در توانم هست، انجام دهم.
      
34 تقریبا همیشه آرام و بی دغدغه هستم، حتی زمانی که تقریبا همه افراد در آن موقعیت می ترسند.
      
35 فکر می کنم دیگران مرا خیلی کنترل می کنند.
      
36 نسبت به اکثر مردم، پرانرژی تر هستم و دیرتر خسته می شوم.
      
37 هیچ گاه برای خوشایندی دیگران، هدفم را عوض نمی کنم.
      
38 من به این که آیا دیگران مرا دوست دارند و یا از کارهایم خوششان می آید، زیاد اهمیت نمی دهم.
      
39 وقتی باید کاری نو و ناآشنا را انجام دهم، معمولا عصبی می شوم و احساس نگرانی می کنم.
      
40 نسبت به اکثر مردم، احتمال بیشتری دارد که هنگام دیدن یک فیلم سینمایی غمگین شوم و اشکم سرازیر شود.
      
41 کسانی که با من سروکار دارند، باید یاد بگیرند کارها را به روش من انجام دهند.
      
42 لحظاتی با نشاط داشته ام، که در آن ناگهان یک احساس شفاف و عمیق « یکی بودن با تمام موجودات» به من دست داده است.
      
43 معمولا آن چنان در کارم جدی هستم که دیرتر از دیگران دست از کار می کشم.
      
44 من تجربه هایی داشته ام که احساس کرده ام با یک قدرت معنوی شگفت انگیز در تماس هستم.
      
45 غالبا در موقعیت های ناآشنا احساس عصبی بودن و نگرانی می کنم، حتی زمانی که دیگران احساس می کنند جای نگران شدن وجود ندارد.
      
46 اکثر مردم با استعدادتر از من هستند.
      
47 فکر می کنم، رفتارهای عادی من با اصول و اهداف درازمدتم، هماهنگ است.
      
48 قبل از آنکه بخواهم روش های معمول انجام کارها را تغییر دهم، معمولا باید دلایل عملی برای تغییر وجود داشته باشد.
      
49 اعمال من قویا به وسیله اهداف من جهت داده می شود.
      
50 گاهی احساس کرده ام؛ زندگی من به وسیله یک نیروی معنوی که فراتر از انسان هاست، هدایت می شود.
      
51 اغلب وقتی به چیزی معمولی نگاه می کنم، اتفاق جالبی رخ می دهد؛ به این ترتیب که احساس می کنم؛ گویی برای اولین بار است آن را می بینم.
      
52 دوست دارم درباره تجربه ها و احساس هایم به طور راحت و صریح با دوستان گفتگو کنم به جای آن که آنها را در خود نگه دارم.
      
53 من برای رشد عادات خوب، نیاز به تمرین بیشتری دارم تا د رموقعیت های وسوسه انگیز به خودم مطمئن باشم.
      
54 بسیاری از عادات من، رسیدن به اهداف ارزشمند را مشکل می سازد.
      
55 دوستانم به سختی می توانند به احساساتم پی ببرند، زیرا من به ندرت درباره افکار شخصی ام با آنها صحبت می کنم.
      
56 اصلا پیش غریبه ها، احساس شرم نمی کنم.
      
57 نظرات من تا حدود زیادی تحت تأثیر عوامل خارج از اختیار من است.
      
58 در پس انداز کردن، من از اکثر مردم بهتر هستم.
      
59 احتمالا می توانم بیشتر از آنچه تلاش کرده ام، موفقیت به دست بیاورم، اما دلیلی نمی بینم بیش از نیاز به خودم فشار آورم.
      
60 معمولا بیشتر از دیگران نگران هستم که شاید پیشامدهای بدی در آینده رخ دهد.
      
61 ترجیح می دهم منتظر باشم تا کس دیگری برای انجام امور، سر رشته کارها را به دست گیرد.
      
62 اغلب احساس می کنم، بخشی از یک نیروی معنوی هستم که کل حیات وابسته به آن است.
      
63 وقتی که مجبورم با عده ای غریبه ملاقات کنم، بیشتر از دیگران دچار خجالت و شرم می شوم.
      
64 اغلب منتظر کس دیگری هستم تا برای مشکلاتم راه حل پیدا کنم.
      
65 من احساساتی تر از اکثر مردم هستم.
      
66 مشتاقم که راه حل های جدیدی را برای انجام کارها کشف کنم.
      
67 وقتی با گروهی از افراد غریبه ملاقات دارم، احتمالا می توانم آرام و خوش برخورد باشم؛ حتی هنگامی که از قبل به من گفته باشند که آنها رابطه دوستانه نخواهند داشت.
      
68 تحمل کسانی را که نظرات من را نمی پذیرند، ندارم.
      
69 بیشتر وقتم را صرف کارهایی می کنم که به ظاهر ضروری هستند اما واقعا برایم مهم نیستند.
      
70 فکر نمی کنم که زندگی ام حول یک هدف بسیار مشخص حرکت می کند.
      
71 قبل از اینکه تصمیمی بگیرم، معمولات درباره تمام جزئیات آن فکر می کنم.
      
72 غالبا در کاری که انجام می دهم، آن چنان جذب می شوم که محیط پیرامون و گذشت زمان را فراموش می کنم.
      
73 معمولا دیگران درد دل خود را به من می گویند.
      
74 اغلب، دیگران فکر می کنند که من آدم بسیار مستقلی هستم؛زیرا بر اساس خواسته های آنها عمل نمی کنم.
      
75 غالبا آرزو می کنم که قوی تر از دیگران باشم.
      
76 اگر شرمنده یا تحقیر شوم، به سرعت بر این احساس غلبه می کنم.
      
77 عاشق شکفتن گل های بهاری هستم؛ همان طور که شیفته ی دیدن یک دوست قدیمی ام.
      
78 من معمولا به موقعیت های دشوار به عنوان یک چالش ( مبارزه ) یا فرصت نگاه می کنم.
      
79 انگار دارای حس ششم هستم که گاهی اوقات به من می گوید که چه چیزی قرار است اتفاق بیفتد.
      
80 ترجیح می دهم ؛ پول را خرج کنم تا این که آن را پس انداز کنم.
      
81 کارهایی را که بیشتر مردم خطرناک می دانند، معمولا با اعتماد به نفس و به آسانی انجام می دهم ( مانند رانندگی سریع در جاده خیس و یخ زده).
      
82 معمولا در انجام کارها، بیش از آن که تسلیم سلیقه دیگران شوم، آنها را به روشی که می پسندم، انجام می دهم.
      
83 از دیدن رنج دیگران بیزارم.
      
84 من تاکنون، آن چه در توان داشته ام، برای پدیدآوردن دنیایی دوستانه تر و جلوگیری از فقر و بی عدالتی به کار گرفته ام.
      
85 اعضای یک گروه، به ندرت به سهم عادلانه خود می رسند.
      
86 من تقریبا در تمامی موقعیت های اجتماعی، از خودم کاملا مطمئن هستم.
      
87 معمولا می کوشم تا « خودم را جای دیگران » بگذارم، طوری که بتوانم آنها را واقعا درک کنم.
      
88 نسبت به اکثر افراد انرژی کمتری دارم و زودتر خسته می شوم.
      
89 معمولا ترجیح می دهم سرد و جدا از دیگران باشم.
      
90 دوست دارم زمانی بیاید که مردم هر آنچه را می خواهند بدون محدودیت و منع قانونی انجام دهند.
      
91 گاهی احساس می کنم با دیگران یک پیوند معنوی دارم که نمی توان آن را در قالب کلمات بیان کرد.
      
92 اغلب دلم می خواهد شیک پوش تر از هر کس دیگری باشم.
      
93 ای کاش مردم اینقدر پرحرف نبودند.
      
94 غالبا چیزهای جدید را به منظور سرگرمی و هیجان انتخاب می کنم، حتی اگر اکثر مردم فکر کنند که این کار وقت تلف کردن است.
      
95 اعتقاد دارم، کل حیات به یک نظم و قدرت معنوی وابسته است که نمی توان آن را به طور کامل توصیف نمود.
      
96 برای اینکه دیگران دردسر کمتری داشته باشند، دوست دارم در پیدا کردن راه حل مشکلات، به آنها کمک کنم.
      
97 چنانچه با دیگران برخورد خوبی نداشته باشم، خیالم راحت نیست، حتی اگر آنها با من خوب رفتار نکرده باشند.
      
98 گاهی احساس می کنم که بین من و طبیعت مرزی وجود ندارد و به نظرم می رسد همه چیزها، اجزاء تشکیل دهنده موجود زنده هستند.
      
99 در مقایسه با دیگران، نسبت به بیماری های جزئی یا فشارهای روحی خفیف، بی تفاوت هستم.
      
100 اغلب نگرانی باعث می شود کارم را متوقف کنم، حتی زمانی که دوستانم به من می گویند که کارها به خوبی پیش خواهد رفت.
      
101 قدرت اراده من ضعیف است؛ به طوری که نمی توانم در برابر وسوسه های بسیار قوی مقاومت کنم؛ حتی اگر بدانم عواقب بدی در انتظارم است.
      
102 با هر کسی باید باادب و احترام رفتار کرد؛ حتی اگر شخص مهمی نباشد و یا آدم بدی باشد.
      
103 فکر نمی کنم که اصول مذهبی یا اخلاقی، درباره این که چه چیز درست یا غلط است، بایستی تأثیر زیادی بر تصمیم گیری های اقتصادی داشته باشد.
      
104 حاضرم تمام راه های قانونی برای پولدار شدن و مشهور شدن را طی کنم، حتی اگر این کار به بهای از دست دادن اعتماد خیلی از دوستان باشد.
      
105 در موقعیت هایی که بیشتر افراد احساس خطر می کند، من معمولا آرام و خاطرجمع هستم.
      
106 اغلب در موقعیت عای ناآشنا احساس ناراحتی و نگرانی می کنم، حتی هنگامی که دیگران به هیچ وجه احساس خطر نمی کنند.
      
107 اغلب کارها را بر اساس احساسم در آن لحظه، انجام می دهم، بدون آنکه فکر کنم این امور را در گذشته چگونه انجام می دهم.
      
108 وقتی همه چیز عادی است، معمولا به دنبال چیزی می گردم که هیجان انگیز و تحریک کننده باشد.
      
109 دوست دارم تا آنجا که می توانم دیگران را خوشحال کنم.
      
110 غالبا احساس می کنم که قربانی شرایط هستم.
      
111 به دلیل اشتباهات زیادم، چندان از خودم راضی نیستم.
      
112 معمولا می توانم موضوعی را باز کرده و از زاویه جالب تر و جذاب تر آن را مطرح کنم یا به دیگران در مورد آن، شوخی کنم.
      
113 اغلب آرزو می کنم که قوی تر از افراد دیگر باشم.
      
114 قبل از آنکه تصمیم بگیرم؛ دوست دارم زیاد فکر کنم.
      
115 اغلب سعی می کنم قضاوت های شخصی خود را کنار بگذارم، تا بهتر بتوانم بفهمم که دیگران چه احساسی دارند.
      
116 معمولا مطمئن هستم که همه امور درست پیش خواهند رفت؛ حتی در موقعیت هایی که باعث نگرانی اکثر مردم می شوند.
      
117 ترجیح می دهم برای این که بتوانم کارهایم را انجام دهم، سریع تصمیم بگیرم.
      
118 نمی توانم راه حل های درازمدت برای مسائلم درنظر بگیرم، زیرا فرصت کافی وجود ندارد.
      
119 زمانی که کسی به من آسیب می رساند، من ترجیح می دهم به جای آن که انتقام بگیرم، مهربان باشم.
      
120 اغلب احساس می کنم که هدف یا معنای چندانی در زندگی ام وجود ندارد.
      
121 حتی هنگامی که با دوستان هستم، ترجیح می دهم سفره دلم را باز نکنم.
      
122 غالبا از ملاقات با غریبه ها پرهیز می کنم، زیرا به کسانی که نمی شناسم اعتماد نمی کنم.
      
123 سخت کوش تر از اکثر افراد هستم.
      
124 غالبا آنقدر خرج می کنم تا پولی برایم نماند، یا بدهکار شوم.
      
125 معمولا تلاش می کنم آن چیزی را که فقط خودم می خواهم، به دست آورم، زیرا در هر حال نمی شود، همه را راضی کرد.