امروزه دربسیاری از سازمانها،فشارهای عصبی و روانی زیادی محیط شغلی را فرا گرفته است که یکی از پیامد های خطرناک این عوامل پدیده ی به نام فرسودگی شغلی است. فرسودگی شغلی چیست؟ بهداشت روانی در محیط کار یعنی، تأمین سلامت روانی کارکنان
یا مقاومت در مقابل پیدایش پریشانیهای روانی و اختلالهای رفتاری در
کارکنان سازمان(به دلیل عوامل بیماریزا در محیط کار) و سالمسازی محیط و
فضای روانی کار. فرسودگی شغلی را میتوان به عنوان یک واکنش در برابر فشارهای مزمن و پاسخ به فشارهای کاری یا سازمانی، معرفی نمود. نتایج
تحقیقات نشان میدهد فرسودگی شغلی موجب تباهی در کیفیت خدماتی میگردد که
به وسیلۀ کارکنان ارایه میشود و میتواند عاملی برای غیبت، تضعیف روحیه و
عدم مسئولیتپذیری گردد. علاوه بر این، فرسودگی شغلی با نگرانیهای شخصی
مثل خستگی جسمی، بیخوابی، افزایش مصرف دارو و الکل و بروز مشکلات
خانوادگی، همبستگی دارد. به
طور کلی، میتوانیم فرسودگی شغلی را نوعی اختلال بدانیم که به دلیل قرار
گرفتن طولانی مدت شخص در معرض فشار روانی، در وی ایجاد میشود و نشانههای
مرضی آن نیز فرسودگی هیجانی، جسمی و ذهنی است. ضمناً عزتنفس فرد مبتلا به
این عارضه کم میشود و احساس ناسودمندی میکند. یکی از علایم هشداردهندۀ فرسودگی شغلی احساس پوچی است. بیشتر
افراد از شغل خود انتظاراتی بیش از دریافتهای مادی دارند و خواستار آن
هستند که کارشان با معنی و سودمند تلقی شود و در انتهای یک روز کاری نیز
احساس کنند نتیجۀ فعالیتهایشان آنها را برای رسیدن به هدفهای مهم
زندگیشان، پیش برده است. اما برای افرادی که دچار فرسودگی شغلی شدهاند،
کار کردن بیمعنا و بیمفهوم میشود و به جایی میرسند که از خود سوأل
میکنند؛ آیا در ازای کار کردن، چیزی به دست میآورند یا نه؟ در اینجا
تردید جای بهرهوری را میگیرد و کار کردن، بی نتیجه و بی هدف به نظر
میآید. به هرحال، یکی از نشانههای مهم فرسودگی شغلی، بحران موجودیت و هویت شغلی است؛ یعنی کار، پوچ و بیمعنی به نظر میآید و فرد احساس بیهدفی و سردرگمی مینماید.
فرسودگی شغلی یا کارزدگی عبارتست از :از پا افتادگی و رخوت متصدی شغل به خاطر فشار روانی کار که شخص قادر به مقابله مناسب با آن نیست. فرسودگی شغلی پیامدی از فشار شغلی دایم و مکرر است. بدین ترتیب که شخص در محیط کارش به علت عوامل درونی و بیرونی احساس فشار میکند و این فشار، پیوسته و چندینباره بوده و سرانجام به احساس فرسودگی تبدیل میگردد. فرسودگی شغلی به عنوان فقدان انرژی و نشاط تعریف میشود و شخص دچار فرسودگی شغلی احساس کسالتانگیزی را نسبت به انجام رفتار شغلی نشان میدهد.
شخصی که مسئولیتهای همستیزنده و همزمانی دارد، این احساس را خواهد داشت که به چند جهت کشیده میشود. این امر به خستگی از کار و سرانجام فرسودگی شغلی خواهد انجامید.
اولین آسیب فرسودگی شغلی، رنج بردن از فرسودگی بدنی همچون سردرد، تهوع، کمخوابی، و تغییراتی در عادات غذایی است. فرسودگی عاطفی همچون افسردگی، احساس درماندگی، احساس عدم کارایی در شغل خود و همچنین ایجاد نگرشهای منفی نسبت به خود، شغل، سازمان و بهطور کلی نسبت به زندگی پیامدهای بعدی کارزدگی هستند.
فرسودگی شغلی عامل بازدارندهای برای ایجاد و گسترش خشنودی شغلی است.